برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 28
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 36
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 53
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 57
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 48
پرایدی خواهم خرید
خواهم انداخت به جاده
دور خواهم شد از این شهر پر ز دود
که در جیبم هیچ پولی نیست از برای خریدش
اقساطش کمرشکن
و پراید از ترمز تهی
و دل از آرزوی لاستیک
همچنان خواهم راند!!!
نه به رینگ ها دل خواهم بست
نه به پیستونها و ترمز نداشته اش
همچنان خواهم راند!!!
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 81
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 68
- فرهاد دیابت گرفت از بس که رویاهایش شیرین بود.
- ستون به ستون فرج است ولی نه از برای بی ستون...وای به حال فرهاد
- دست به قلم بود ولی حیف که سواد نداشت.
- هرکس دست به قلم بود ، دستش را قلم کردند.
- بی نمک شد وقتی که شورش رو در آورد.
- سنگین شده بود از بس که افکار بزرگی بر سر داشت.
- عینک نداشت ولی چهارچشمی مرا می پایید.
- هر چیزی که چهارپاست لزوما چهارپا نیست.
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 67
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 29
برچسب : نویسنده : fmir-shakkakf بازدید : 318